مهد عسل بهشتي براي نوگلها

به بهانه مسابقه نویسندگی

  سلام که نام خداست     فکر کن از این دیوارها خسته شده باشی ، از اینکه مدام سرت می خورد به محدوده های تنگ خودت. به دیوارهایی که گاه خشت هایش را خودت آورده ای!...   سلام دوستان عزیز چند روز قبل برگه هایی بین نوگلهای مهد توزیع کردیم که برای مامان های مهربون بود راجع به: مسابقه نویسندگی ویژه مامان های مهربون این مسابقه که با همکاری اداره ارشاد شهرستان اجرا میشه بخشی از یه طرح ملی هست منابع مسابقه دو کتاب: خدا خانه دارد نوشته خانم فاطمه شهیدیاز نشر معارف و خانواده قرآنی نوشته حجت الاسلام عیسی عیسی زاده از نشر بوستان کتاب هست مهلت ارسال برگه...
15 مرداد 1391

دقت کن، پیدا کن

  فصل تابستونه و همه خانواده ها سعی می کنن بیشتر دورهم باشن امیر کوچولو هم با خانواده اش برای گردش رفته بودن کنار رودخونه و چادر زده بودن امیر کوچولو برای اینکه براش خاطره شیرین این پیک نیک همیشه بمونه، از باباجونش خواست تا ازش یه عکس یادگاری بگیره بابای امیر بعد از اینکه عکس اول رو گرفت، گفت امیر جون، همون جوری وایسا یکی دیگه هم بگیرم، یهو اولی خراب نشده باشه بعد ازچند روز بابا جونش عکسها رو از عکاسی آورد، هر دو تا عکس امیر چاپ شده بود و خیلی هم شبیه به هم بود اما با دقت به اونا می تونی 10 تا اختلاف بینشون پیدا کنی امتحان کن ببین می تونی؟ جواب صحیح رو ...
15 مرداد 1391

سالروز شکفتن اولین گل خوشبوی بوستان فاطمی مبارک باد

  ای شیعه، زمان فخر و عزت آمد چون یوسف اهل بیت عصمت آمد او سبط محمد است و فرزند علی یعنی که کریم آل عترت آمد نیمه ماه است؛ ماهی که درهای رحمت بر روی جهانیان گشوده شده است. خدایا! به «کریم اهل بیت» سوگند، سایه کرامت خویش را از ما دریغ مدار   ...
14 مرداد 1391

ویتامین E و کبد چرب کودکان

  متداول ترین نوع بیماری کبدی مزمن در کشورهای پیشرفته، کبد چرب غیر الکلی است. پژوهشها نشان می دهند که کاهش وزن، سیر بیماری در کودکان را کند می کند. همچنین مطالعات جدید به اثربخشی ویتامین E در این زمینه اشاره کرده اند. چگونه؟ در ادامه مطلب بخوانید...     متداول ترین نوع بیماری کبدی مزمن در کشورهای پیشرفته، کبد چرب غیر الکلی است. شدت بیماری کبد چرب غیر الکلی از استئاتوزیز (به معنی افزایش چربی در کبد بدون صدمه جدی) تا استئاتوهپاتیت غیر الکلی( چربی، التهاب و آسیب کبدی) می باشد. کبد چرب احتمال ابتلا کودک به بیماری های قلبی و سیروز کبدی را افزایش می دهد. مطالعات نشان داده اند که تجمع چربی اضافی د...
12 مرداد 1391

چشمه سحر آمیز!

  روزی روزگاری  در یک جنگل بزرگ خرگوش کنجکاوی زندگی می کرد. یک روز، خرگوش کنجکاو درحال دویدن و بازی کردن بود   که به چشمه ای سحر آميز رسید.    خرگوش می خواست از چشمه آب بنوشد که ناگهان...   خرگوش می خواست از چشمه آب بنوشد که ناگهان زنبوری خود را به خرگوش رساند و به او گفت: از این چشمه آب ننوش. هر كه از اين آب بنوشد كوچك مي شود. اما خرگوش به حرف زنبور گوش نکرد و از آب چشمه نوشید.  خرگوش به اندازه ی یک مورچه، كوچك شد. خرگوش خیلی ناراحت شد و از زنبور پرسيد: حالا چکار کنم؟ خواهش می کنم به من کمک کن تا دوباره مثل قبل شوم . زنبورگفت: من به تو گف...
11 مرداد 1391

عبادت قبول، افطاری نوش جان

  همه دوستان عزیزی که خواننده حوصله نامه مهد هستن می دونن که ما توی حوصله ناممون یه بخش آشپزی هم داریم. دوستان گلی هم که تنها از طریق اینترنت با ما در ارتباطند و ازشون به خاطر توجهشون خیلی ممنونیم، بهشون قول می دیم که بزودی مطالب حوصله نامه ها رو به صورت اسکن شده روی وبلاگ بذاریم تا اونها هم امکان مطالعه اونو داشته باشن. به هر حال به مناسبت ماه رمضان و اینکه احتمالا خیلی از دوستان به مناسبت عید نیمه رمضان و ولادت امام حسن (ع) میهمونی های افطاریشونو برگزار می کنن، توی این پست دستور یه سوپ خوشمزه، یه غذای مناسب برای سفره افطاری و یه دسر که با ماه رمضان هم مناسبت داشته باشه براتون آوردیم که توی ادامه مطلب می تونید بخو...
9 مرداد 1391

بازی برای نو گل هامون

  سلام از این پست سعی می کنیم هر از گاهی یه سری بازی برای بچه های خوب اینجا قرار بدیم خوشحال شدین! شاید مامان باباهای مهربون هم بدشون نیاد کمکشون کنن یا شایدم خودشون بازی رو انجام بدن بازی امروز مربوط به پیدا کردن اختلاف دو تصویر مشابه هست: این دو تا عروسک خیلی به هم شبیه هستن ولی 10 تا اختلاف دارن می تونین پیداش کنین؟ راهنمایی: بچه های عزیز هم به شکلها و هم به رنگ ها توجه کنین چه طور بود؟ جوابو پیدا کردین؟ جواب صحیح رو  توی ادامه مطلب ببینید...   امیدوارم جواب صحیح رو پیدا کرده باشین و از بازی خوشتون اومده باشه اختلاف ها رو ت...
5 مرداد 1391

طناب

  این داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از بلندترین کوه های بالا برود.او پس ازسال ها آماده سازی،ماجرای خود را آغاز کردولی ازآنجا که افتخارکار فقط برای خودش می خواست،تصمیم گرفت که خودش تنهایی ازکوه بالا برود.شب بلندی های کوه را تماما دربر گرفته بود ومرد هیچ چیز را نمی دید. ادامه مطلب...   همه چیز سیاه بود وابر روی ماه وستاره هاراپوشانده بود. همانطور که از کوه بالا می رفت، چند قدم مانده به قله کوه ، پایش لیزخورد ودرحالی که طناب مخصوص کوهنوردی دورکمرش باقی مانده بودبه به سرعت سقوط کرد. در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را درمقابل چشمانش می دیدواحساس می کردبه شدت توسط قوه جاذبه مکیده می شود! ...
5 مرداد 1391